معنی (بصورت نامرتب) پراکنده، اواره، متواری، پرت دورافتاده, معنی (بصورت نامرتب) پراکنده، اواره، متواری، پرت دورافتاده, معنی (fwmcت jاkcتf) /cاljbi، اmاci، kتmاcd، /cت bmcاtتاbi, معنی اصطلاح (بصورت نامرتب) پراکنده، اواره، متواری، پرت دورافتاده, معادل (بصورت نامرتب) پراکنده، اواره، متواری، پرت دورافتاده, (بصورت نامرتب) پراکنده، اواره، متواری، پرت دورافتاده چی میشه؟, (بصورت نامرتب) پراکنده، اواره، متواری، پرت دورافتاده یعنی چی؟, (بصورت نامرتب) پراکنده، اواره، متواری، پرت دورافتاده synonym, (بصورت نامرتب) پراکنده، اواره، متواری، پرت دورافتاده definition,